عمر عبد رو که می فهمی یعنی چی
اینقدر نچسب به دین (هر چی من می گم حرف خودت رو نزن) و ازادی رو قبول داشته باش تا به هممون بدن
من از کسی که می ده بهتون شنیدم که اگر مردم اصلاح بشن من می دم بهشون
من دوباره جوک درست کردم
یک جوک که درباره ارتش ایران
اگر بگن امریکا قراره حمله کنه
شیرن و از چیزی نمی ترسن
ولی اگر بهشون بگی روسیه یا حتی عربستان به ایران حمله می کنه
می گن نگو خیلی خطر ناکه
تو تیمارستان بودم از یک ماه خورد ای که گذشت
پیغام دادن اقا می خواد بیاد پا بوسی پیشم
از یک ماه بیشتر در محیط در بسته باشی روح روانت یکی می شه
نبودین جلوی دوربین تیمارستان پیغام می فرستادم برای امریکایی ها
بدون صدا با دستام قلب درست می کردم که کمکم کنن
پدرم من رو تیمارستان انداخته بعد
برای اینکه از دلم در بیاره برام کیبورد خریده
اما نمی دونه که من می دونم
بله حقوق قانونیم رو پرسیدم
باید یک موس هم بگیره همراش
شنیدم راه حل عمر عبد امریکایی ها اینکه همه رو بکشن تمدن از نو ساخته بشه
یکی نمی گه اون تمدن چطور به عصر صنعتی برسه بدون سوخت و عناصری که الان تمام شدن مثل نفت و شیشه
منظور م اینکه ما که
به قول شما اگر یک فضایی بیاد زمین ببینه مردم داروی عمر جاودان رو دارن ولی هم رو می کشن نمی دونم
فکر کنم سریعا زمین رو ترک کنه
با خودش فکر می کنه نکنه واگیر داشته باشه
وقتی در اعماق فضا دنبال ادم فضایی هستین با خودتون فکر نکردین چرا کسی دیگه ای نیست
تا تمدنشون رسیدن به عمر عبد گفتن باید خودمون رو نابود کنیم
بقیش از زبون اقای بایدن
رژیم اخوندی دستش به من رسیده و می خواد از ایده های من برای نابودی ارتش امریکا استفاده کنه
من بهشون ساختن این وسیله رو با خودکار بیک پیشنهاد کرد سریع و کشنده
دیگه نمی تونم تو روی سلنا ها نگاه کنم با دادن چنین سلاحی به ارتش ایران دیگه کار ارتش امریکا تمامه چون قراره از یک تشله اتشین استفاده کنن و با برخورد به ارتش امریکا خسارت سنگینی به بار بیارن
من عمیقا ابراز پشیمانی می کنم که چنین تکنولوژی رو در اختیار ایران قرار دادم
ما در ایران به تکنولوژی رسیدیم که می تونیم شیشه رو به شکل استادانه گرد کنیم و از رنگ های مختلف داخلش استفاده کنیم اسم این تکنولوژی سری تیشه هفت رنگ هست
وقتی امریکایی ها وارد ایران شدن سرباز های امریکایی از نزدیک شاهد این پدیده می شن
فقط ما امریکایی ها رو بازی راه نمی دیم چون از طریق ماهواره دست ما رو می خونن
رفته بودم دندون پزشکی اونجا دندون پزشکه خانوم بود و از شانس ما سینه هاش بزرگ بود
وقتی داشت روی دندونم کار می کرد یک مهندس ناظر هم بود که کار بدی نکنم
خلاصه وقتی سعی می کرد دندونم رو درست کنه اونجاش رو روی صورتم می نداخت
اخرش هم نتونست دندونم رو خوب درست کنه
اقا من شاکی هستم
اقا یک جایی رفته بودم خانمه خارجی بود هی اسم خدا رو تکرار می کرد
مرتب می گفت
Oh my God
Oh my God
It’s coming
شما دکتری یا نه بیش تر از 20 سال شکنجه کردی
نباید انتظار داشته باشی که طرف توهم برنه
حالا چرا به امام زمان گیر دادی
در پرونده تیمارستانم پدرم گفته من فیلم سوپر نگاه می کنم و همچنین وبکم انلاین نگاه می کنم دو طرفه هم رو ببینن
ما که تو ایرانیم به لطف شیخ ها می دونیم که کسی که از این کار ها می کنه ربطی به ... امام زمان یا سربازش نداره
ولی به خارجی ها گفت پایان دنیا فرا رسیده و من مهدی موعودم
یعنی کسی که برج ایفل رو فروخت همچین کلاه برداری بلد نبود
حالا چرا من دیوانه هستم فقط متخصصین روانشناسی بخونن بحث تخصصیه
در دادگاه بیان شد چون من در اتاق در بسته جرق می زنم پس جنونم ثابت شد
حالا که اخر دنیاست و امام زمانی من ثابت شده
ببینین معجزم هم اینکه یک چیز دارم بزرگ کوچیک می شه
زود هم بجونبیم تا خضر نیومده مسخره بازی در نیاورده که من کلاه بردارم و خودش اصلیه
دنیا هم تحمل امام زمان دیگه رو نداره پس من رو قبول کنین که از طرف خدا مامورم برای زندگی در زمین بعدی
من که رفتم نگران
واسه کونه واسه کون که اگر تو این بدونی تو به دقک نمی خندی
تو خونه بلند گوزیدم ملت پرسیدن الان چی شد
گفتم تقصیر استکبار جهانیه (اخبار اسراییل)
پدرم می گفت این امام زمان نیست ولی ادم بزرگیم
بعد گفتن هر کی امام زمان رو بکشه جایزش عمر عبده
پدرم: ها خودش بید (جایزه)
گفتم می رم خارج اینقدر ازارم می دید
از بنیاد شهید زنگ زدن بهم می گه: کجا به سلامتی
تو شهید کافر همجنس گرای مایی (از بچگی)
پلیس مسعود رو دستگیر می کنه
می گه ایشالا عروسی خودت، خدا عمرت بده
به قول یک شعر معروف که میگه ما که رفتیم نگران
من یک وسیله تو مغزم دارم که اسمش اختلال خلقی دو قطبیه
توضیحات
در این بیماری فرد دوره هایی از جنون رو می گذرونه
سرباز امریکایی رو می خواین بیارن به اشتباش اعتراف کنه
خودش گفت من فکر کردم هر کی از این دستگاه ها داره رو باید تخریب کنم
جریان این بود که من با یک دختر به اسم اتنا به مشکل خوردم و تقاضای مشاوره کردم با حضور روانشناس
بعد پدرم گفت حالا که روانشناس می خواد یک بیماری روانی بهش نصبت می دیم
و از همه تقاضا کرد که هر کی هر ایرادی در من دیدن بگن تا یک بیماری روانی مزمن که همیشه قرص بخورم رو بهم نسبت بدن
این هم داستان جنون من و همه در دانشگاه شاهدن
به من هرویین هم می دادن که کل پزشک های مشهد در جریانن
می گفتن این تصفیه شده هست اشکالی نداره
دکترم با دکتر دیگه که گفت پروندت رو خوندم ولی اینکه جلومه یک ادم دیگه هست
بعد دکترم گفت رهبر دستورش رو داده
پلیس هم به پدر و مادرم گفت شما مجرمید و از این به بعد به عنوان نیروی مخفی ما کار می کنید
حتی یک دفعه هم حکم جلب پدرم اوردن و پدرم گفت اینا سیاهه و پیشونی من سفیده
خلاصه از حکم جل در رفت
در مورد جاسوس بودنم طبق تعریف قانون اصاصی ایران جاسوس کسی هست که اسناد محرمانه دولتی رو به دشمن بده
من به قول دانشمندان امریکایی منبع الهامشون بودم و یا معدن گنج کار علمی می کردیم
اقای لاریجانی رئیس قوه قضاییه بود گفت تو چاسوس نیستی من می گیم کی جاسوسه و شما نیستی
و من رو برای دخترشون می خواست
پدرم از یک ماده استفاده می کنه که بخارش حالت حمله می ده و امپولش هم هست
برای بستری کردنم در تیمارستان
روانشناس های تیمارستان ابن سینا به من می گن من مجنونم چون من بهشون گفتم وقتی با امریکایی ها هستم فقط فکر با اونایه و وقتی با ایرانی ها هستم فکرم با اونا می شه
حالا دکتره می گه این جنونه (درسته جلل خالق)
پرونده در تیمارستان درست کردن و گفتن حتما دارو ها رو باید بخوری تا نمی دونم درمان بشم
با دکتر های بیمارستان ابن سیا دعوا کردن اونا گفتن اره ما ادم نیستیم از نظر ما همه بیمارن
رفتن بعضی ها قضیه رو پیگیر شدن که دستشون درد کنه
قضیه این بود که برام بیماری روانی تراشیده بودن
دکتر روانشناس: شما دیوانه هستی
ببین اقای دکتر اگر شما توضیح بدی من چطوری می رم جای دیگه رو می بینم وقتی اینجام
بعدش بیایم سرجنونم با هم حرف بزنیم
یوزارسیو حکیم و توانا: لعنت خدایان بر کسانی که سریال نصفه درست می کنند و یا نصفش دوبله نباشه (بازی تاج تخت)
وقتی قدرت دست من رسید دیدیم همه تلاش ناسا و دانشمندان دیگه روی اینکه حیاط از کجا به وجود امده
مثلا یک دانشمندی یک ساختار بی جان رو توی حفره های اتشفشان می ذاشت و جون می گرفت که ثابت بشه حیات به وسیله خدا به وجود نیامده
من اصلا نفهمیدم چرا ولی وقتی امام زمان امده چرا این کار ها رو می کنید
(الان می بینید که ما دیگه از این کار ها دور شدیم و ناسا و بقیه شرکت ها دنبال اوردن منابع هستن و اگر دست من باشه اون دایره ای که در اروپاست خاموش می کنم و نمی ذارم دومی رو بسازن ما الان اولویت های مهم تری داریم مثل درمان و موتور های بی نهایت برای حرکت و تولید سوخت پاک برای کارخونه ها باقی مانده)
عمر عبد رو به هم بدین زندگیتون رو بکنید این حرف ها چیه
ببینید 1 میلیون نفر روی زمین زندگی می کنن
فرقی داره که خودم باشم یا بچم به جای من زندگی کنه
در هر دو حالت یک انسان زندگی می کنه و همیشه هم زنده می مونه
پس به جای اینکه هم دیگه رو دفن کنیم زندگیمون رو بکنیم و بچه به دنیا نیاریم
پس حماقته در حالی که عمر عبد داروی درمانش هست بگیم تو چند ده سال دیگه بمیر و من چند ده سال بعد
من نمی دونم اگر یک فضایی بیاد زمین ببینه ما داروی درمان عمر رو داریم ولی همدیگه رو می کشیم چه فکری می کنه فکر کنم سوار صفینش می شه در می ره که نکنه واگیر داشته باشه
اخه شما چه فکری می کنین هم رو می کشین در حالی که درمانتون جلوتونه
هر وقت پشت فیلترینگ ایران گیر کردین سلوات محمدی رو بلند برای المان بفرستید اونا فروختن به ایران
این رو ایمیل کردم برای موساد الانه میان ازدمون کنن
من همونیم که توهم زدم که "پسر خدام"
جون ابجیتون (همون خوشکلا که عکسش تو اینترنت بود)
بیان ایران رو ازاد کنید
نمی دونم کدومیکیش ولی خدا عوضتون بده